براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درود بر شما بازديدكننده گرامی به وبلاگــــــ قصر کـاغذی1 خوش آمديد .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگـــــــ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگـــــــ ياري رسانيد . براي سريع تر رسيدن به مطلب مورد نظر از قسمت موضوعات استفاده كنيد همچنين ميتونيد به آرشيو مراجعه كنيد...
باتشکر ازشمابازدیدکننده گـــــــــرامــــی
مدیروبلاگــــــــ:sadghi
جمعه 28 بهمن 1390 ساعت 5 بعد از ظهر |
بازدید : 750 |
نوشته شده به دست sadghi |
(نظرات )
از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده آهی از سر رسیدننکشیده و کشیده غم سرگردونیهام رو با تو عاشقانه گفتم اسمی که اسم شبم بودبا تو صادقانه گفتم من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برام شکسته اماتو رو عاشق میدونستم تو تموم طول جاده که افق برابرم بود شوق تو راه توشه مناسم تو همسفرم بود
من دل شیشهای هرجا هر شکستن که شکستم زیر کوهبار غصههر نشستن که نشستم عشق تو از خاطرم برد که نهیفم و پیاده تو رو فریاد زدم وباز خون شدم تو رگ جاده
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برامشکسته اما تو رو عاشق میدونستم من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم اینبرام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
نیزه نمباد شرجی وسط دشتتابستون تازیانههای رگبار توی چله زمستون نتونستن، نتونستن کینه من روبگیرن از من خسته خسته شوق رفتن رو بگیرن حالا که رسیدم اینجا پر قصه براگفتن پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن تو رو با خودم غریبه از غمم جدامیبینم خودم رو پر از ترانه تو رو بیصدا میبینم
کی صدات رو داد بهمهتاب، مهتاب رو کی برد از اینجا اسمت رو کی داد به خورشید، خورشید رو کی برد توابرها با من رهیده از خود یک ترانه همصدا شو با من از زنجیر این شب همصدا شوو رها شو
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم این برام شکسته اما تو روعاشق میدونستم...