ماه آمدو تکه دل از عاشقی بریده.
دردی درون سینه زخمی به دل کشیده.
رفتم به دل توسینه دوباره باورم شه.
شکسته های این دل دور از تو پیوند بشه.
دیدم نفس تو سینه داره بهونه ی تو.
از یاد من نمیره نگاه به شونه ی تو.
رفتم ولی نرفته یاد تو از سر من.
هرگز نمیشه عشقی بعداز تو باور من.
ازتو گذشتم اما تو کیمیای عشقی.
بر قامت شکستم تنها قوای عشقی.
یادت فضای خالی میون آغوش من.
گرمای تو گرفته دوباره تنپوش من.
بزار بیام که اینبار قربونی توباشم.
حتی اگر که باید زندونی تو باشم.
فریاد زدم کجایی درپشت سایه هایی.
ازیاد من نرفته چشمهای دل رباییت.
دیدم نفس تو سینه داره بهونه ی تو.
از یاد من نمیره نگاه به شونه ی تو.
صفحه قبل 1 ... 396 397 398 399 400 ... 410 صفحه بعد
:: موضوعات مرتبط:
دیدم نفس توسینه... ,
,
:: برچسبها:
m ,
r ,
s ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0